پياله هاي خالي ...پياله هاي پر... پياله هاي من

Thursday, August 27, 2009

خطر: رد پاي پروژه اسلامي شدن دانشگاهها در اعترافات ساختگي سعيد حجاريان

پروژه اسلامی کردن دانشگاه های ایران نیز از جمله طرح هایی است که آیت الله مصباح یزدی در دیدار آذرماه سال ۸۶ وزیر علوم با او مطرح کرد و خواستار تلاش سریع دولت نهم در این زمینه شد.

آيت الله مصباح با انتقاد از عدم پيشرفت قابل توجه در خصوص «اسلامی شدن دانشگاه ها» در سخنانی گفت:«می خواهند دانشگاه را جايگزين حوزه کنند تا دين از جامعه حذف شود.»

زاهدی در پاسخ به انتقاد این روحانی محافظه کار به او قول داد که «ظرف پنج سال آينده دانشگاه های کشور را اسلامی کند.» تا به گفته وی، «با برنامه ريزی های منسجم به جايی برسيم که هنگام ورود به دانشگاه حس کنيم به يک دانشگاه اسلامی قدم گذاشته ايم.»

آقای زاهدی پس از بازگشت به تهران در اولين اقدام «شورای اسلامی شدن دانشگاه ها» را تشکيل داد و حجت الاسلام «روح الله شاطری» را به رياست آن برگزيد

«کتاب های درسی؛ نه بومی و نه اسلامی»

همزمان با اقدامات وزارت علوم، یک عضو کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس شورای اسلامی نيز اعلام کرد: « اعضای کميسيون آموزش و تحقيقات مجلس، دغدغه های زيادی در مسير اسلامی شدن دانشگاهها دارند.»

مرتضی آقا تهرانی با اعلام خبر سفرهای استانی نمايندگان برای بررسی وضعيت دانشگاه های کشور گفت: «برای شناخت وضعيت فعلی دانشگاه ها بايد ديد که وضعيت فعلی چقدر با هدفی که دنبال مي کنيم نزديک است.»

نماينده تهران با تاکيد بر اينکه «بچه های متدين دانشگاه از وضعیت شکلی و فرهنگی دانشگاه راضی نيستند» اظهار داشت:«بايد ديد با ورود افراد به دانشگاه اصالت آنان حفظ مي شود يا خير.»

وی با کشيدن خط بطلان بر هر آن چه در سی سال گذشته در دانشگاه ها رخ داده، گفت: «کتاب های درسی دانشگاه ها نه بومی و نه اسلامی است.»

در همین رابطه، گزارش ها حاکی است که رشته تازه تاسيس مطالعات زنان اولين رشته دانشگاهی بود که طرح اسلامی شدن در مورد آن به اجرا در آمد.

بانی اصلی طرح بازنگری در رشته «مطالعات زنان» یک عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی است. ايجاد تغييرات در رشته «مطالعات زنان» از زمان روی کار آمدن رییس جديد «گروه مطالعات زنان» در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران آغاز شد.

اين تغيير تقريبا همزمان با تغيير دولت و روی کار آمدن محمود احمدی نژاد بود. اولين تغييرات ايجاد شده در اين رشته، تغيير «نظريه های فمينيستی» به «نقد نظريه های فمينيستی» بود

توضيح :::اين متن از اخبار راديو فردا برداشت شده است.

اما اعترافات سعيد حجاريان از همين جنس است خودتان بخوانيد و قضاوت كنيد:

متاسفانه در ايران با ضعف علوم انساني بخصوص در رشته هاي جامعه شناسي وعلوم سياسي مواجه ايم و عليرغم گسترش مراكز آموزشي عالي و كثرت دانشجو در رشته هاي علوم انساني ، متون آن از عمق چنداني بر خوردار نيست و مطالب با ترجمه هاي اغلب ناقص و بدون نقد در اختيار دانشجويان گذاشته مي شود

حجم وسيعي كتاب بعد از انقلاب ترجمه شده كه بسياري از آنها جنبه ايدئولوژيك دارند و در كنه آنها ميتوان ردپاي مكاتب مختلف از ماركسيسم ارتدوكس تا نئوليبراليسم را مشاهده كرد و اين كتب (وبايد اضافه كرد مجلات را) به وفور دردسترس مشتاقان است

لاوه بر اين فارغ التحصيلان علوم انساني (بخصوص در دانشگاههاي خارج )كه بعنوان اعضاء هيئت علمي استخدام مي شوند ناخود آگاه حامل آخرين دستاورد هاي اين علوم به ايران هستند وهم اكنون ميتوان مشاهده كرد كه ديدگاه هاي پست استوراكتوراليسم ، پست ماركسيسم ، فمينيسم و انواع مكاتب غربي تحت عنوان علم ترويج مي شوند

همچنين شوراي عالي انقلاب فرهنگي و مسئولان آموزش عالي كشور همه در اين انحراف بي‌تقصير نيستند . با اينكه مكرراً هشدار داده شده كه علوم انساني با علوم دقيقه تفاوت دارد و بسياري از حربه‌هاي ايدئولوژيك در پوشش علوم انساني عرضه مي‌شوند متاسفانه شاهديم بجاي دقّت در كيفّيت اين علوم هر ساله بر كميت مراكز آموزشي عرضه كننده آن افزوده مي شود

اوائل انقلاب شايد چهار پنج دانشگاه دولتي بيشتر نداشتيم كه تا حّداكثر در حد فوق ليسانس براي اين علوم ، دانشجويان محدودي تربيت مي‌كردند امّا امروزه در هر شهري دانشگاه دولتي و آزاد و پيام نور وخصوصي تا مدارج بالا تربيت دانشجو مشغولند بدون آنكه به محتواي نادرست عرضه شده توجهّي كنند.

از مجموعه مباحث پيش گفته شده ميتوان استنتاج كرد كه احساس رعب در نزد انديشمندان غربي موجب ذلّت نفس و پذيرش بي قيد و شرط نظريات آنان ميشود ..... حضرت امام (ره) به ما آموختند كه روي پاي خود بايستيم و مقهور شرق و غرب نشويم و رمز توفيق ما تا كنون همين بوده است. البته ما در علوم تجربي و دقيقه اين نكته را خوب يافته ايم و دانشمندان جوان ، از زمان جنگ به اين سو دستاوردهاي چشمگيري داشته اند اما در زمينه علوم انساني آنچنان كه بايد و شايد فعاليتي نكرده‌ايم و يكي از روزنه ها و رخنه هاي فرهنگ وارداتي و حّتي ضربات دشمنان از اين ناحيه بوده است كه به هر حال جزو آسيب پذيري هاي نظام علمي كشور محسوب مي شود . البته موضوع اگر فقط يك نقيصه علمي بود قابل تحمل مي نمود اما خطر آنجاست كه نظريات علوم انساني حاوي حربههاي ايدئولوژيك هستند و قادرند به استراتژي و تاكتيك تبديل شوند و در مقابل ايدئولوژي رسمي كشور صف آرايي كنند و آن را به چالش بكشند .

زماني ماركسيسم به عنوان آخرين دستاورد علمي مبارزه در مقابل اسلام صف كشيده بود و امروزه نئوليبراليسم نداي پايان تاريخ را سر ميدهد و خود را بعنوان برترين دستاورد در تاريخ بشريت قالب ميكند اگر بناست ماا در مقابل اين مدعيان سرخم كنيم چه احتياجي به انقلاب و مقاومت هشت ساله در مقابل دشمن بعثي بود.

در ضمن اگر قرار است نظرات امثال پارسونز ، ماكس‌وبر يا هابرماس آثاري از خود بجا بگذارد كه در حوادث اخير ديديم كه هم امنيت ملي را به خطر انداخت و هم در اركان توسعه اقتصادي تزلزل ايجاد نمود قطعا بايد تجديد نظري در راه طي شده انجام دهيم و نقاط اعوجاج و انحراف را شناسايي كنيم.

اگر اين كارها صورت نگيرد با گردنه‌هاي صعب العبورتري روبرو وخداي ناكرده به فتنه‌هائي دچار خواهيم شد كه گرد و غبار آن اندكي اهل بصيرت همه را كور خواهد كرد فتنه‌هايي كه به تعبير قرآن "و اتقوا فتنه لا تصيبن الذين ظلموا منكم خاصه واعلموا ان الله شديد العقاب "(سوره انفال آيه 25) ويا به تعبير ديگر "الفتنه اشد من القتل " (سوره بقره آيه 191).

.

0 Comments:

Post a Comment

<< Home