پياله هاي خالي ...پياله هاي پر... پياله هاي من

Thursday, April 13, 2006

از درون

متن مسعود بهنود درباره تخريب سنگ مزار شاملو اين را برايم تداعي كرد:

اينبار ياوه نگفتند ياوه سرايان خاموش بين
شكستند قاموس پير را و به تندي گريختند
در خفا نعره ها زدند و شادباش بر هم......ي
اي پر تزويرمردان زور آزماي بي حريف
بر سنگ جسم گر هجوم مي بريد
روحش درون هزاران گل جوانه مي زند
روزي رسد سنگهاي وجودتان را به جوانه هايي سخت
ترك بر مي داريم و انگاه بامداد وار مي سراييم:

ای ياوه ياوه ياوه خلایق...
مست ايد و منگ یا به تظاهر
تزوير می کنيد؟

0 Comments:

Post a Comment

<< Home